مبینا مبینا ، تا این لحظه: 19 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
مهدیمهدی، تا این لحظه: 21 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
محمدمحمد، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

بوستان نور

شعر کودکانه بهار 2

شعر کودکانه بهار كلاغه روي ديوار صدا مي كرد قار و قار مي گفت خبرخبردار آمده فصل بهار هوا شده پاكِ پاك شعر کودکانه بهار كلاغه روي ديوار صدا مي كرد قار و قار مي گفت خبرخبردار آمده فصل بهار هوا شده پاكِ پاك سبزه در آمد ازخاك برفها ديگه آب شدند چشمه ها پرآب شدند بهار و عيد نوروز آمده اند امروز با سبداي پرگل  با لاله و با سنبل در این بهار زیبا دنیا شده باصفا   کادر بهاری ...
5 اسفند 1392

شعر کودکانه بهار

                                                        شعر کودکانه بهار   بهار یواش یواش میاد صدای کفش پاش میاد سرما دیگه بار سفر را بسته منتظر فصل بهار نشسته بهار میاد رو شاخه ها برگ و شکوفه می ذاره رنگ آمیزی بهار                                                         شعر کودکانه بهار   بهار یواش یواش میاد صدای کفش پاش میاد سرما دیگه بار سفر را بسته منتظر فصل بهار نشسته بهار میاد رو شاخه ها برگ و شکوفه می ذاره میون دشت، تو باغچه ها گلهای خوشبو می کاره ابرا میان به آسمون نم نم بارون می باره م...
5 اسفند 1392

رنگ آمیزی بهار

توی گوش جنگل صدای آمدن بهار پیچیده بود. دیگر کم کم زمستان باید خداحافظی می کرد وجای خودش را به بهار می داد. روزهای سرد و سخت زمستان می رفتند و روزهای گرم و قشنگبهاری می آمدند. از پنجره های خانه، سوز و سرما فرار می کرد و نور مهربان خورشید مهمانخانه ها می شد. بهار آمد دوباره توی گوش جنگل صدای آمدن بهار پیچیده بود. دیگر کم کم زمستان باید خداحافظی می کرد وجای خودش را به بهار می داد. روزهای سرد و سخت زمستان می رفتند و روزهای گرم و قشنگبهاری می آمدند. از پنجره های خانه، سوز و سرما فرار می کرد و نور مهربان خورشید مهمانخانه ها می شد. برفها کم کم آب می شدند و کلاه برفی کوهها، هر روز کوچک و کوچکتر می شد.چشمه ها پر آب می شدند و به ...
5 اسفند 1392

شعر کودکانه سال نو

سال نو دوباره آمد از راه بهار سبز و زیبا جوانه زد درختان در ده کوچک ما پروانه های رنگی سال نو دوباره آمد از راه بهار سبز و زیبا جوانه زد درختان در ده کوچک ما پروانه های رنگی می رقصند روی گلها در دشت و در بیابان در باغهای زیبا مادربزرگ خوبم دوباره سفره چیده هفت سین سفره گوید که سال نو رسیده واحد کار بهار عزیزم شکوفه های زیبا را به درخت بچسبان ویه درخت بهاری آماده کن ...
5 اسفند 1392

شعر کودکانه عید نوروز

عید نوروز عید نوروز می رسد از راه شادی از روی خانه می بارد پدرم با چه دقتی دارد بوته های بنفشه می کارد عید نوروز عید نوروز می رسد از راه شادی از روی خانه می بارد پدرم با چه دقتی دارد بوته های بنفشه می کارد مادر مهربان من از صبح شستشو کرده هر چه را بوده پرده را شسته، شیشه را شسته نیست در خانه، ذره ای دوده تازه وقت غروب هم مادر خسته، اما برای شادی ما می نشیند لباس می دوزد تا بپوشیم روز عید آن را سپیده رحیمی ...
5 اسفند 1392

دعاهای کوچک و بزرگ

شب مهم همه می دانید که بعضی زمان ها هست که برای ما بسیار ارزش دارد؛ یعنی در آن شب یا روز اتفاقیمهم افتاده است. مثل تولد پیامبر یا تولد امامان. یکی از این لحظه های مهم، شب قدر است. حتماچیزهای زیادی درباره شب قدر شنیده اید. همه مسلمان ها شب قدر را خیلی خیلی دوستدارند. برای همین سعی می کنند تا از این شب عزیز بهترین استفاده را بکنند. درباره شب قدر برای کودکان شب مهم همه می دانید که بعضی زمان ها هست که برای ما بسیار ارزش دارد؛ یعنی در آن شب یا روز اتفاقیمهم افتاده است. مثل تولد پیامبر یا تولد امامان. یکی از این لحظه های مهم، شب قدر است. حتماچیزهای زیادی درباره شب قدر شنیده اید. همه مسلمان ها شب قدر را خیلی خیلی دوستدارند. برای ...
3 اسفند 1392

روز امور تربیتی

روز امور تربیتی نوجوانان و جوانان، نقش مهم و تعیین کننده ای در ساختن جامعه دارند. آموزش و پرورشبه معنای اعم، با جامعه پذیری مترادف است؛ یعنی فرآیندی که از راه آن، افراد به یادگیرینقش ها، قواعد، روابط و به طور کلی فرهنگ جامعه خود می پردازند. مدرسه با آن که واسطهعمده انتقال دانش و مهارت فنی است، به اجتماعی کردن افراد و همسازی آنان با اخلاقاجتماعی، از راه انتقال ارزش ها، هنجارها و نگرش های اجتماعی مطلوب و مناسب، توجهخاص دارد. بر همین اساس، شهیدان رجایی و باهنر در دوران تصدی وزارت آموزش وپرورش، در هشتم اسفندماه 1359، اقدام به تأسیس ستادهای امور تربیتی در مدارس کردندتا ضمن گسترش فرهنگ اسلامی، دانش آموزان را به احترام و عمل به ارزش های اسلامی...
3 اسفند 1392

تقویم اسفند

پنج شنبه،8 اسفند،شهادت فرمانده بزرگ حسین خرازی سال 65 بود و عملیات کربلای پنج. این آخرین عملیات حسین خرازی بود، هشتم اسفند بود،یعنی سه هفته مانده بود تا عید برسد، آن روز، روز غم بود. توی این عملیات، حسین یک جوردیگر شده بود. او بوی خدا می داد؛ بوی شهادت. چهارشنبه، 14 اسفند، روز احسان و نیکوکاری دیگر چیزی به عید نوروز نمانده است. همه در حال خریدن لباس نو هستند؛ اما بعضی‌ها هستند که نمی‌توانند لباس نو داشته باشند. تو می‌توانی کار بزرگی بکنی. می‌توانی مقداری از پول خودت را برای این دوستان در نظر بگیری تا آن‌ها هم شاد شوند و دعایت کنند. قطره قطره جمع می‌شود و از همین قطره‌ها دریایی از مهربانی و محبت به وجود می‌آید. پنج شنبه، 15 ا...
2 اسفند 1392

عصای سفید

چشم دل ما دو نوع چشم داریم؛ چشم هایی که در صورت ما قرار دارند و چشم هایی که در دل ما هستند. مابا چشم های صورت خود کوه و دشت و زیبایی ها را می بینیم و با چشم دل خود، مهربانی، محبتو فرشته های زیبا را می بینیم. بعضی از مردم چشم های صورت شان نابیناست، اما چشم دل شانروشن تر است. به جای چشم هایم چند روزی بود مادربزرگ را ندیده بودم. وقتی از بیمارستان برگشت، دیگر مثل همیشهدست هایش را برایم باز نکرد. فکر کردم شاید دیگر دوستم ندارد! صدایش کردم. مادربزرگ تاصدایم را شنید، دست هایش را برایم باز کرد و بغلم کرد و بوسید. بعد، آهسته به من گفت: «مریمجان! عصایم را بگیر و کمکم کن تا بروم سرجایم بنشینم». گفتم «مادربزرگ! چه عصای سفیدخوشگلی داری! برای چه...
2 اسفند 1392

هنر شهیدباهنر (شهادت شهید باهنر)

کودکی شهید باهنر در سال 1312 در کرمان در محله قدیمی و فقیرنشین به دنیا آمد. او فرزند دوم خانوادهبود و نُه خواهر و برادر داشت. در سن 5 سالگی به مکتب خانه رفت و علاوه بر قرآن، دیوانحافظ را هم یاد گرفت. در آن زمان تعداد مدرسه ها خیلی کم بود. فقط عده خاصی می توانستند بهمدرسه بروند کودکی شهید باهنر در سال 1312 در کرمان در محله قدیمی و فقیرنشین به دنیا آمد. او فرزند دوم خانوادهبود و نُه خواهر و برادر داشت. در سن 5 سالگی به مکتب خانه رفت و علاوه بر قرآن، دیوانحافظ را هم یاد گرفت. در آن زمان تعداد مدرسه ها خیلی کم بود. فقط عده خاصی می توانستند بهمدرسه بروند. افرادی که فقیر بودند، و یا از خانواده های متوسط بودند، به مکتب خانه می رف...
1 اسفند 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بوستان نور می باشد